نقاشی
برای ناهار امروز کتلت درست میکردم لیانا صدام زد که بیا پیشم بشین بهش میگم باشه عزیزم ناهار حاضر کنم میام باهم نقاشی بکشیم بعد از انجام کارها سالنامه ایی که مخصوص نقاشی های لیاناس ورق میزنم تا یه صفحه خالی پیدا کنم باهم نقاشی بکشیم که چشمم به این نقاشی لیانا افتاد
دخترم یه پیشی مثل همونایی که براش میکشم کشیده بود..کلی ذوق کردم دختر 28 ماهه من پیشی کشیده
اینم یه عکس از بیرون رفتنهای مادر و دختری و آخرین گلهای بهاری...هر موقع بیرون میرفتیم برای لیانا گلهای شقایق وحشی که کنار جدولهای خیابون یا کنار دیوارها در میاد میچیدم دستش میدادم الان عادت کرده هر گلی میبینه میگه بچین این گلهای خوشگل هم دیده بود میگفت بچین بهم بده..با هزار زحمت متوجه اش کردم که این گلها نباید بچینیم میتونیم باهاشون عکس بگیریم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی