فرشته کوچولوی ما
امروز صبح زود که صبحانه همسری آماده کردم نشستم خودم هم به زور کمی با همسری همراهی کردم..امروز برام یه روز دیگه بود چون قرار بود برم سونو گرافی برای تعیین سن جنین ,وقتی رفتم داخل مطب کلی استرس داشتم میترسیدم که بهم بگن اصلا باردار نیستی چون آزمایش خون نداده بودم ,تو مانیتور یه دفعه یه کیسه کوچولو دیدم که یه فندق کوچولو داخلش جا خوش کرده وای چه احساسی داشتم اون لحظه و اوج احساسم زمانی بود که خانم دکتر بهم گففت اینم صدای قلب جنین شما ,فقط اسم خدارو اوردم صلوات فرستادم و چشمام پر از اشک شد...نی نی کوچولوی ما شش هفته هستش,به همسر اس ام اس دادم سریع برام نوشت صدای قلبشو شنیدی ؟نوشتم بله قلب میزد برام اس ام اس زد من قربون قلبش برم,کلی ذوق کردم از ابراز احساس همسرم.
خدایا دل همه بندگانت رو شاد کن به هرکی دوست داره صاحب فرزند بشه فرزند بده و نی نی کوچولو مارو هم صحیح و سالم نگهدار...
خدایا این خوشبختیایی که بهم دادیو از من نگیر و برام حفظشون کن ...آمین...