دست کپل جوهری
با صدای بلند برای خودش آواز میخونه و میره تو اتاق خودش بعد چند دقیقه میبینم صداش نمیاد بهش میگم جوجه کوچولو کجایی بیا پیش مامانی بعد چند لحظه هن هن کنان چهاردست و پا میاد پیشم ای واییییی با دهن و دستای جوهری..خانوم کوچولو روان نویس بابایی تو دهنش کرده بوده جوهرش پخش کرده بود من شوکه شدم نکنه جوهر خورده باشه که شکر خدا فقط لباش جوهر شده بود...آخه بگو با کشوی بابایی چیکار داری دست به وسایلش میزنی هیچی نتیجه اش اینکه وسایل کشو خالی کردم
دست کپلوی جوهری
از ترس اینکه جوهر نخورده باشی نتونستم از لبای نانازت عکس بگیرم سریع لباتو شستم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی