روزانه های بهاری
روزهای اردیبهشتی ما هم مثل روزهای دیگه آروم و بدون هیچ اتفاق خاصی مییگذره خدارو به خاطر این روزهای آروم و تکراری شکر میکنم خدایا این روزها هرچقدر تکراری باشن از نگاه عادی ولی در پس مطلب روزگارمون کلی عشق و تلاش و دوندگی هست روزهای به ظاهر آروم و روتین اما در عمق تلاش و بدو بدو..همسر که حسابی مشغول کار و درس حتی وقت خوابیدن نداره درسهاش هم سنگین و زیاد که احتیاج به مطالعه زیاد داره که شکر خدا با برنامه ریزی تونسته از پسشون بربیاد سعی میکنم ظهر نزارم لیانا بخوابه که شبها بابا به هزارتا درس و تحقیق و پروژه اش برسه ولی خیلی از مسولیتهارو هم من سعی میکنم انجام بدم مثل خرید و کارهای بانکی که اغلب سه نفره خرید رفتنمون فعلا تعطیله و من و دختری مسول خریدای خونه شدیم خیلی هم خوش میگذره با دخملی تنهایی خرید بری..
روزها که برای پیاده روی و گاهی خرید میریم از عطر گلهای بهارنارنج سرمست میشم تمام شهر بوی شکوفه های درختان نارنج گرفته واقعا ماه اردیبهشت تو این شهر بهشتیه
لیانا و گلهای شقایق خودرو که تو فصل بهار تما خیابانها پر شده از اینها...
د
دو سه روزی میشه سعی میکنم کم کم لیانارو از پوشک بگیرم ولی پروژه فعلا با شکست مواجه شدم فسقل زیاد همکاری نمیکنه منم زیاد سخت نمیگیرم خدای نکرده دچار استرس و اظطراب نشه هرچند تا 28 ماهگی طبیعیه
اینم لیانا خانوم و نی نی که همزمان دارم از پوشک میگیرمشون