لیانالیانا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره

ماه کوچولوی مامان و بابا

گیسو کمون2

1394/12/20 1:41
نویسنده : مامانی
254 بازدید
اشتراک گذاری

دو سه شبی هست  وقتی یاسر از سرکار میاد میریم خریدای عید انجام میدیم این وسط هم لیانا خانوم هر شب باید یه وسیله متفرقه خریداری کننسکوت چند شب پیش یه اسب انتخاب کرد ولی راضیش کردم که مناسب خرید نیست و جنس خوبی نداره ..فردا صبحش از خواب بیدار شد شاااااکی که چرا اسبی که من انتخاب کردم سرجاش گذاشتیغمگین یاسر هم بهش قول داد که حتما برات میخریم و شما نگران نباش بالام جانبوس(جدیدا یاسر هرچی بنده رشته میکنم به پنبه تبدیل میکنندرسخوان) شب موقع خرید اول غرفه اسباب بازی رفتیم یاسر هم زیاد خوشش نیومد ولی چون قول داده بود چاره جز خرید نبود تا اینکه چشم مامی به  یه اسب شاخدار ناز افتاد خندونک لیانا هم خوشش اومد و خریدیم .

.موهای رنگی یال و دم اسب برای لیانا بافتم اینقدر از بافت خوشش اومد و تا مدتی ذوق بافت موهای اسب میکرد..بهش گفتم میخوایی موهای شمارو هم ببافم با ذوق میگه آره بعد با یه قیافه متاسف سر تکون میده میگه اما موهای من نمیشهخطامحبتبوس

موهای دو طرفشو میبافم اینقدر هیجان زده میشه و خوشحال که تا شب موقع خواب نذاشت باز کنم موهاشو

 

پسندها (2)

نظرات (1)

biiitaaa
20 اسفند 94 20:09
مادر يعني : معرفت ، گذشت ، محبت . . .با وبلاگتون خيلي حال کردم بقول خودمونيا دمتون گرم واقعا وبلاگ محشري دارين اميدوارم هميشه شاد باشين و سلامت به سايت ماهم سري بزني شايد به دردتون بخوره يروزي