من قهرمان ایرانم
با شروع بازیهای المپیک حسابی سرگرم شدیم هرچند که تا تونستم حرص خوردم از مدال نیوردن ایران
از اونجایی که لیانا عاشق رنگ آبیه طرفدار ورزشکارا با لباسهای آبی هم بود مـثلا موقع مسابقات کشتی بهش میگفتم اونی که لباسش قرمزه مال ماس ایرانههههه (دخترم هنوز تصوری از ایران و مازندران و کلا تقسیمات کشوری نداره فقط کرجو بلده) کلی هم براش توضیح میدادم ایران چیه و شامل شهرهای مختلف میشه
ولی لیانا میگفت نههههه آبی خوبه دعا میکنم آبی ببره هرموقع هم لباس ورزشکارای ما قرمز بود و لیانا دعا میکرد آبی ببره دقیقا ورزشکار رقیب با لباس آبی برنده میشد
موقع مسابقات کشتی دیدم فایده نداره راستی راستی دعاهای دخترجون داره براورده میشه وقتی ایرانیا لباسشون قرمز بود میگفتم مامانی دعا کن اونی که لباسش آبیه زمین بخوره چون زمین بخوره یعنی برنده شدهاینچنین بود که تیم کشتی تونست دو سه تایی مدال بگیره و گرنه نمیشد عمرا
هرچند دیگه اواخر از رنگ پرچم روی لباس ورزشکارا تشخیص میداد کدوم ایرانه..آخرا که میگفتم دعا کن ابیه زمین بخوره با یه حالتی گفت نخیرم قرمز ایرانه ایناها لباسشو ببین
جو مسابقات هم بدجور لیانارو گرفته بود و هر روز ما هم با ورزشکارا مسابقات کشتی داشتیم و لیانا تا میتونست انواع و اقسام فنون هم روی من پیاده میکرد با خودش هم زمزمه میکرد من قهرمان ایرانم من قهرمان مازندری (مازندران) هستم
کلا وقتی میخواییم بیرون بریم به اشکال مختلف دختری اسباب کشی د اره اینم یه نمونه از تیپی که برای بیرون رفتن انتخاب کردهالبته با کمی گفتگو حلش کردم که حداقل یه کیف با خودش بیرون بیاره اون روفرشیها هم مناسب بیرون نیست