لیانالیانا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره

ماه کوچولوی مامان و بابا

برف پاییزی

1395/9/20 1:48
نویسنده : مامانی
143 بازدید
اشتراک گذاری

 

 سوم آذر ماه بارش برف شدید داشتیم سه روز پی در پی برف بارید شهرمون عروس شده بود لیانا هم ذوقزده حسابی تا میتونست برف بازی کرد ..برف با تمام زیباییش و اینکه نعمت خدای بزرگه ولی برف سنگین تو نور که بیشتر بارون میاد دردسرهای خودشو داره به طوریکه سه روز تمام آب قطع شده بود وخیلی جاها حتی برق و گاز هم نداشتن..برای غذا پختن اب معدنی استفاده میکردیم برای شستن ظروف برف اب میکردیم..یاسر کارش این سه روز پارو کردن برف پشت  بوم شده بود کوهی از برف میورد خونه اب میکردیم میشد یه ذرهخمیازهلیانا هم هی برف میخورد و تو دهن ما هم به زور میزاشتآخ کلی هم با بابا روی پشت بام برف بازی میکرد و به زور میومد پایین دیگه یاسر براش یه تشت برف میورد تو خونه که خدای نکرده تو اون سرما بچه سرما نخورهناراحت بعد از سه روز اب وصل شد احساس خوشبخترین ادمای روی زمین میکردیم واقعا تا نعمتیو یه مدت نداشته باشی قدرشو نمیدونی..

 

 

پسندها (1)

نظرات (1)

مامان فرخنده
28 آذر 95 9:57
وای چه برفی اومد جای ما خالی البته بی آبی خیلی سخته چه جالب برف آب میکردید ولی بیچاره کشاورزها با این برف کلی فکر کنم ضرر رسید بهشون قربون لیانا جون که کلی برف بازی کرده
مامانی
پاسخ
بی ابی خیلی سخت بود شیرینی برف به دلمون ننشست و اینکه خسارات زیادی هم داشت..ممنون از خاله فرخنده گل