لیانا یکساله شد
لیانای من سه شنبه 15 بهمن یک ساله شدی دختر عزیزم زاد روز یکسالگیت مبارک آرزوم شاد بودن و عاقبت بخیر شدنته بهانه زندگیه من
دخترم ببخشید که دو روز با تاخیر پست تولد وبلاگتو آپ میکنم آخه مامانی چند شبه خیلی بیقراری میکنی شبا همش روی پام میخوابی اگه زمینت بزارم بیدار میشی و شدید گریه میکنی الان هم ساعت 1.30 شب به زور خوابوندمت..
سه شنبه همراه بابایی بردمت بهداشت برای واکسن یک سالگی
وزنت 11.5 قدت 79 دور سر 46
که وزنت بالاتر از امن خط قرمز نمودار بود که مسول بهداشت گفت دختر کوچولوی تپل یه کم اضافه وزن داره که ماههای بعد کم میشه مامانی نکنه چاق بشی
موقع واکسن زدن هم که بابایی طاقت دیدن نداشت من خودم بردمت داخل اتاق واکسیناسیون فقط یه کوچولو گریه کردی که بابایی تا صدای خوشگلتو شنید سریع اومد و بغلت کرد.
تولدت هم با یک هفته تاخیر میگیرم به علت برف شدیدی که تو 50 سال گذشته بیسابقه بوده مامان جون بابا جون نتونستن از کرج بیان پیشمون به خاطر این گذاشتم هفته دیگه که هوا و جاده هم بهتر بشه انشالا که اتفاق خاصی نیفته
البته سه شنبه سه تای بیون رفتیم و یه کیک کوچولو و شمع برات گرفتیم و شب تلدت یه جشن کوچیک سه نفره گرفتیمتا انشالا هفته دیگه جشن فصل برات بگیریم دختر یکی یک دونه ی ما