ماسک..
میریم پارکینگ تا لیانا کمی بازی کنه دختر کوچولوی همسایه هم با مامانشون هستن و دختر کوچولو یه نقاب عروسکی دستشه مامانش تا مارو میبینه برای اینکه لیانا بهانه نقاب نکنه و دخترا باهم لج نکنن سریع قایمش میکنه بعد از کمی دختر کوچولو یادش میفته و نقابش. میخواد به مامانش اشاره میکنم اشکال نداره بهش بدین..لیانا تا میبینه میگه مامان چه ماسک قشنگی و من تا حالا دارم فکر میکنم کلمه ماسک از کجا یاد گرفته چون تا حالا در موردش با هم حرف نزده بودیم...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی