یک روز ما
صبح امروز چهارم اردیبهشت لیانا از خواب بیدار شد بعد از خوردن صبحانه باهم رفتیم بیرون برای خرید بهش قول دادم بعد از خرید و انجام کارها میریم پارک چون پارک توی مسیرمون هست..بعد از برگشتن از خرید رفتیم پارک لیانا حسابی بازی کرد یهمدتیه خیلی در مورد زنبورها سوال میکنه که کدوماشون نیش میزنن چرا نیش میزنن و چه حور عسل درست میکنن و... این روزها به خاطر فصل بهار زنبور هم زیاد شده،توی پارک حین بازی یه زنبور دید که روی یک گل نشست کمی نگاهش کردیم و بهش توضیح دادم شهد گلهارو برای تولید عسل میخوره،لیانا میگفت مامان این زنبور خوبیه چون نیش نداره ببین نیش نداره لیانا در حال رصد حرکات زنبور قرار بود ...
نویسنده :
مامانی
2:16